مولتی داستان

هنگامی که می خواستم درباره ی این فیلم ( خانه ی ارواح – the house of the spirits ) بنویسم نمی دانستم از کجا شروع کنم . این فیلم با هنرمندی و ظرافتی موشکافانه موضوع های زیادی را در برابر خود داشت ..   انسان برای به دست آوردن خواسته هایش بسیار تلاش می کند. اما چه فایده که آنها را خیلی راحت از دست می دهد . استبان (esteban) نیز از این گونه انسان هاست که سال های زیادی تلاش می کند ، ثروت کسب می کند اما آخر سر دیر می رسد و همسر مورد علاقه اش را از دست می دهد . این گوشه ای از کار است . هنگامی که بعد از سال ها زندگی و تلاش برای کسب قدرت و ثروت ، همان قدرت بر علیه اش بر می خیزد . تمام زندگی اش زیر قدرتی که خود درست کرده بود خرد می شود . نمی دانم از آنجا بگویم که باز هم انسان ها خام خواسته های نفسانی خود می شود و با لحظه ای غفلت باید ننگ آن را بر دوش بکشند . در فیلم beowulf پسری هیولایی ننگ زندگی شد ولی در خانه ی ارواح پسری از طبقه ی فقیران و افراد بی شخصیت که بعد از کسب قدرت ، گرچه زیاد به پدرش کاری ندارد اما دست به کارهایی می زند که زندگی پدر را به تباهی می کشاند . از سرنوشت بگویم و کارهای ناشایستی که خودمان با پنهانی انجام می دهیم اما نمی دانیم که بالاخره روزی به سراغمان می آید و گریبان گیر خودمان میشود . روزی همان بلا ها بر سر همسر و فرزندانمان می آید و ما فکر می کردیم که آنها از همه مخفی هستند .

  شاید داستان فیلم درباره ی نفرین باشد . یعنی می توان گفت نفرین ها به نوعی عملی نمی شوند ؟ همان جور که خواهر استبان برادرش را نفرین کرد . او نفرین کرد که استبان در تنهایی و ترس بمیرد . اما عاقبت خودش در خانه ای متروکه ، تنها و در حالی که چهره اش از ترس آشفته بود ، مرد .

ما انسان ها افراد را به خوبی نمی شناسیم .به نظر دیگران نیز در این رابطه توجه نمی کنیم . ابتدا از آنها متنفریم و حتی قصد جانشان را می کنیم . اما بعدا جان آنها را نجات می دهیم .

خانه ی ارواح بر خلاف نام گول زننده ی خود (که انسان را یاد فیلم های تخیلی و ترسناک می اندازد) هیچ رابطه ای با داستان فیلم ندارد . شاید نامش هم مانند داستانش مرموز است و رابطه ای نامرئی با آن دارد ؟ به قدری داستان فیلم هیجان انگیز و جالب است که کسی سراغ تصویر برداری و صدا و اینجور چسز ها نمی رود .

خلاصه ی داستان : کلارا دختری که به علت قدرت درونی فوق طبیعی اش از حوادث قبل از وقوع مطلع می شود . پس از مرگ خواهرش خود را مسئول دانسته و دیگر لب به سخن باز نمی کند . تا اینکه خواستگار خواهر از دست رفته اش برای خواستگاری او می آید ، اما …

2 نظر برای “مولتی داستان

  1. فیلمش رو ندیدم، اما میدونم که نفرین از ته دل میگیره 😀
    پاسخ : ممنون از نظری که دادید . اما اگر شما هم فیلم را دیده بودید که چگونه یک شخص نفرین می کند و آن نفرین به چه شدتی به خودش باز می گردد نظرتان عوض می شد .
    شاید شدت نفرین و میزان عملی شدن آن به شخص نفرین کننده هم بر گردد و لیاقت خودش باشد که مورد نفرین واقع شود .

برای ناشناس پاسخی بگذارید لغو پاسخ