همین ۱۰ ماه پیش بود که به هوای انتخابات سایتهای اجتماعی ف-ی-لتر شده یکی یکی آزاد میشدند خیلی ها گفتند دید دولت نسبت به این موضوع عوض شده (کی همچین حرفی زد) و خیلیها هم معتقد بودند اینها تنها صرف جمعآوری رأی بیشتر است. دوران خوشی بود فرندفید و فیس بوک به راحتی هرچه تمام تر بالا میآمد و توییتر هم پر از کاربران جدید شده بود. گذشت تا اینکه روز انتخاب فرا رسید علاوه بر اینکه این سه سایت بزرگ بسته شدند سرعت اینترنت هم به نصف کاهش پیدا کرد. حتی نمیشد پست جدیدی رو منتشر کرد. در این خفقان اطلاع رسانی زدند و ریختند و بردند و کشتند و گفتند کار بیگانه بود. هیچ کس هم صدایش در نیامد چون رسانهی ملی مغر یک ملت میشود و میتواند کاملا به اکثریت آنها جهت گیری بدهد. هر چه میگذشت به تعداد سایتهای بسته شده افزوده میشد…
به یاد مزیدی و پستهایش
در این بین گاهی اوقات دلم لک میزد برای اینکه یک بار دیگر به راحتی از فرندفید استفاده کنم. مهمترین خبرها را در دیگ بخوانم و وقتی با یک سایت اجتماعی جدید روبرو شدم فردایش پیام مشترک گرامی را نبینم. دلم لک زده بود برای اینکه باز هم نوشتههای وب دویی مزیدی را بخوانم. دلم لک زده بود تا مثل گذشته هر ساعت که به وبلاگش سر میزدم با یک صفحه مطلب جدید روبرو میشدم… و چند روز پیش این اتفاق افتاد. به صورت کاملاً تصادفی فهمیدم که باز هم تصمیم دارد بنویسد اما نوشتههایش بوی ناله میداد.
زمانه دیگر تغییر کرده. کار به جایی رسیده که وقتی این عاشق وب ۲ یک سایت جدید را معرفی میکند یک روز نمیگذرد که ف-ی-لتر میشود.
دیگر طعم سایتهای اجتماعی را فراموش کردهام. این ف-ی-لترینگ غلط و محدود کردن آزادی بیان عامهی مردم در سایتهای اجتماعی نه تنها کار به جایی پیش نمیبرد بلکه باعث میشود تا مردم در این فضای خفه حرفهایشان را با روش دیگری بزنند.
پینوشت: گاهی اوقات به این امید درس میخوانم که شاید روزی بتوانم کشور را از این اوضاع نجات دهم.
پی نوشت۲: این بشر آن قدر با اراده و مصمم است که حتی وقتی دومین وبلاگش را بلاک میکنند مزیدی۳ را با آرشیو کامل در آستین دارد.
سلام به شما دوست خوبمم.مدت کوتاهیست که با وب لاگ عالیه شما آشنا شدم و از شما بخاطر مطالب عالی و جامعتان بسیار ممنونم.رشته دانشگاهیم ریاضیات محض است اما علاقه بسیاری به IT و علوم کامپیوتر و البته سینما دارم.و بقول معروف و لاگ شما همانیست که می خواستم.
چقدر خوب گفتید که اجتماع را کشتند.انگار تحقیر مردم این سرزمین تمام شدنی نیست
انگار تا زنده ایم دیگران باید بجای ما ببینند .بجای ما تصمیم بگیرند.بجای ما فکر کنند و بجای ما زندگی کنند.
درد های دلم تمام شدنی نیست.ببخشید به بزرگواریتان.