گرچه مطالب سیاسی از دستور کار این وبلاگ خارج است اما به علت تبدیل شدن این موضوع به دغدغه ی ذهنی ام می توان آن را نوعی روزمرگی و تفکر آزاد به حساب آورد . پس بخوانید درباره ی انتخابات؛ نظر انسانی متفاوت را .
چرا از احمدی نژاد متنفرم ؟
قبل از اینکه موسوی را به عنوان کاندیدای ریاست جمهوری اعلام حضور کند ، به این اعتقاد داشتم که نباید احمدی نژاد باری دیگر رئیس جمهور شود . حالا که یک روز بیشتر به انتخابات نمانده ایمان آوردم به اینکه موسوی شایسته ترین انتخاب کسانی است که دید باز و عقل منطقی دارند ، شایسته ی کسانی که دل به ظواهر نمی دهند و گول سیاه بازی ها را نمی خورند .
چهار سال تمام به ما دروغ می گفت . اطلاعات غلط می داد در حالی که خودمان در جامعه داشتیم حقیقت را احساس می کردیم . در ارتباط با کشور ها با بی سیاستی تمام عمل می کرد و مردم ظاهر بین هم از رفتارهای او و شجاعتش خوششان می آمد در حالی که روز به روز از سایر کشور ها دور می شدیم و ارتباطمان با پیشرفت کمتر می شد . از پول کشور به بسیاری از کشور های فقیر کمک می کرد درحالی که مشکلات خودمان سر به آسمان گذاشته بود . همیشه در حال سیاه کردن مردم بود . کردان را بدون توجه به مدارکش به عنوان وزیر معرفی کرد و فکر می کرد مردم خر هستند ، نمی فهمند . بعد هم با بی ارزش جلوه دادن مدرک دانشگاهی خواست اشتباهش را بپوشاند . حال آنکه کردان مدرکش جعلی(که همین جرم است ) بود و با همین مدرک مدت دو سال از وزارت نفت پول می گرفته . در رابطه با فناوری و اطلاعات که حداقل تنها موضوعی است که به طور پیوسته دنبال می کنم ، نه تنها هیچ کاری انجام نداده بلکه قصد انجام دادن هم ندارد .
چرا به موسوی اعتقاد دارم ؟
بگذارید قبل از این که بگویم چرا از موسوی حمایت می کنم ، دلیل عدم حمایتم از دو کاندیدای دیگر را بگویم . آقای محسن رضایی تفکراتش فوق العاده قوی ، اصولی و دقیق است . اما تنها محدود به بحث اقتصاد می شود و برای سایر بحث ها حرفی برای گفتن نداردن فکر کنم بهتر آن باشد که مهندس موسوی ریاست را بدست بگیرد و در دولت خود از آقای رضایی استفاده کند . 
آقای کروبی هم وعده های عالی می دهد . دور و برش را عده ی زیادی گرفته اند و تمامی قدرتش در دست اطرافیانش است . با این حساب به هر جا که می رود باید ده ها نفر را در زمینه های مختلف با خود همراهی کند ، که این برای یک رئیس جمهور اصلا شایسته نیست .
بهترین انتخاب از میان این چهار کاندید مهندس میرحسین موسوی است . نه به بسته بینی رضایی و نه به باز بینی کروبی . دم از تغییرات نمی زند چون می داند این وضع نامساعد را به این راحتی ها نمی توان مساعد کرد . اما اعتقاد دارد به این که می شود اوضاع را کم کم بهبود بخشید . یار امام و رهبر بوده و حتی اگر بگوییم تاییدش نکرده اند سخن از کمبودها و اشکالاتش نیز نگفته اند . برنامه هایش حساب شده و دقیق است . نمی خواهد مثل رضایی انقلاب اقتصادی راه بیندازد ، چون انسان با شرفی است و دوست ندارد بعدا با وعده های الکی شرمنده ی مردم شود . برنامه هایش حداقل درباره فناوری و اطلاعات فوق العاده ، عملی و نسبت به گذشته کاملا روشن فکرانه است . با پا فشاری بر روی دولت الکترونیک ( مخصوصا در برنامه های تلویزیونی اش) نشان داد که واقعا به دنبال ایرانی پیشرفته و نو است .
اما قبل از این ایمان چند مورد نظر من را در مورد موسوی سست می کرد .
اول ، بحث تعدادی از طرفداران اوست که خیلی آنها را “ لات”و “بی دین” می پنداشتند . قبلا نگرانی ما این بود که همه در انتخابات شرکت کنند و رای دهند و بیشتر مشکل ما هم همین عده از آدم ها بود . حالا که دارند با شور و ذوق از کسی حمایت می کنند و به او رای می دهند بیایم از رای آنها جلوگیری کنیم !؟ بدانید که اگر دولتی روی کار بیاید که این لات و لوت ها از آن حمایت کنند بسیار بهتر از دولتی است که با آن مخالفت کنند و هر روز دنبال دسیسه و توطئه ای علیه او باشند . یادمان نرود که امام قبل از همه چیز به وحدت میان ایرانیان معتقد بود . همین لات ها زمانی رفتند و خرمشهر را آزاد کردند … زمانی رفتند و برای حفظ آرمان هایشان تا آخرین قطره ی خون جنگیدند … امام آن زمان با به جنگ رفتن آنها مخالفت کرد ؟ چرا با ادعای بیخودی می خواهیم افکار خودی را پاک جلوه دهیم .
دوم نوع حرف زدن و سستی موسوی در انجام کار بود . این را بدانید که موسوی بیست سال از سیاست و تلویزیون دور بوده و یا حداقل فعالیت جدی نداشته . این مدت را به کارهای هنری می گذرانده . انتظار دارید مانند احمدی نژاد برایتان بلبل زبانی کند . در حالی که ملاک اصلا به خوب حرف زدن نیست . خاتمی خیلی بهتر از احمدی نژاد می تواند سخن بگوید اما می دانست که اگر بیاید رای قابل توجهی نمی آورد . او مانند هاشمی به یک مهره ی سوخته تبدیل شده . این دو با گذشت 8 سال ریاست و چشیدن طعم قدرت دیگر نمی توانند کشور را به پیشرفت برسانند . چیزی که برای احمدی نژاد بعد از 4 سال رخ داد . استعفای موسوی در زمان امام را نیز می شود به فال نیک گرفت . او اینگونه بود . ذره ای به قدرت علاقه نداشت ، طوری که هر لحظه می توانست از آن دل بکند . برای بدست آوردن قدرت حاضر نبود نام افراد بی گناه را برای 200 میلیون گناهکار بخواند و با این کار قوه ی قضاییه که تحت نظر رهبر است را زیر سوال ببرد .
حال همه فهمیده اند که برای حفظ نظام جمهوری اسلامی نباید دیکتاتوری روی کار بیاید . حال همه می دانند در این انتخابات ، نظامی که امام بنیان گذارش بود در خطر است . همه به جز افراد سطحی نگر . پس بیاییم همه با هم جلوی فروپاشی ایران را بگیریم .
“موسوی … موسوی … پرچم ایران منو پس بگیر .”
+آخرین اخبار از سراسر وب مربوط به مهندس میر حسین موسوی .
اولین کسی باشید که مطالب وبلاگ ر ا در فید خوانش می خواند .
برای آگاهی از چگونگی این کار این صفحه را ببینید .
طعم بی‌نظیر آزادی 
