زیبای هیولایی

دیگر در این دنیای بی در و پیکر کمتر کسی را می توان پیدا کرد که به خواسته های نفسانی و شهوت خود جواب نه بدهد . کمتر کسی را می توان پیدا کرد که موقیتی برایش پیش بیاید و آن را رد کند . حتی پادشاه پیری در سرزمینی دور افتاده نیز خام این موقیت می شود و با اشتباهش جان خود و مردمش را به خطر می اندازد . زیبا رویی هیولایی جسم پادشاه را تسخیر می کند و تنها حاصل این تسخیر فزرندی است آمیخته به وجود هیولا که تا آخر عمر به دنبال پدر و گرفتن سهمش از زندگی است .

beowulf فیلمی از کمپانی بزرگ برادران وارنر است . داستان اصلی فیلم در رابطه با پاسخ دادن به هوس خویش و در پی آن یک عمر پشیمانی است . گرچه این موضوع پس از دیدن فیلم تا حدودی در ذهن بیننده گم می شود و فکر او را به سمت جلوه های ویژه ی فیلم می کشاند . اما اگر کمی ریز بین باشید و فیلم را آن سطحی نگاه نکرده باشید این تنها نتیجه ای است که حاصل می شود . استفاده ی بیش از حد از جلوه های رایانه ای باعث شده تا این فیلم بیشتر شبیه انیمشن های کودکانه باشد تا یک فیلم حرفه ای و همین نیز باعث شده تا از نظر منتقدان نمره ی خوبی نگرفته و صرفا به یک فیلم عام پسند تبدیل شود .تمام اجزای فیلم از محیط اطراف گرفته تا گریم بازیگران با رایانه ساخته شده طوری که در گریم جایی از پوست بدن متعلق به خود بازیگر نیست .حرکات در فیلم فوق طبیعی طراحی شده اند و با تغییر زاویه دوربین و چرخش 180 درجه ی آن به خصوص در جنگ های beowulf شما را به جنب و جوش وا می دارد و سخت می شود خیلی صحنه ها را با یک دفعه دیدن گذراند . موسیقی فیلم دل نشین و ممکن است در طول روز آن را مدام با خود تکرار کنید . صدا گذاری فوق العاده و در خیلی صحنه ها با افکت های مناسب تمام حس محیط را به بیننده القا می کند . مانند بیشتر فیلم های غربی این نیز دارای صحنه های جنسی است . اما این بار کارگردان پا را فرا تر گذاشته و صحنه هایی را بی مورد خلق کرده که باعث زشت شدن آن می شود . او باحذف این چنین صحنه ها می توانست به بیشتر کردن مخاطبانش حساب کند . در هر صورت در هنگام دیدن فیلم مراقب صحنه هایش باشید .

beowulf در کل فیلم خوبی است و ارزش دو الی سه بار دیدن را دارد .

نمی خواستم در این پست برای شما داستان را تعریف کنم بنابراین اگر علاقه ای به خواندن داستان دارید می توانید به این صفحه مراجعه کنید.

3 ثانیه تا مرگ

چه جالب می شود اگر انسان از زمان مرگ خود با خبر شود . آن وقت تنها کاری که می تواند انجام دهد این است که روی تخت خود با پارچه ای سفید منتظرتصویری از سایت ورود عزراییل باشد. این دقیقا عین کاری است که سایت findyourfate.com انجام می دهد . در حقیقت این وب سایت ثابت می کند که مرگ پدیده ای است که وابسته به شرایط محیطی و خارجی انسان می باشد. این وب سایت با کمک گرفتن از موارد علمی و علم ستاره شناسی و الگوریتم پیچیده ای که برای خود ایجاد کرده زمان مرگ شما را پیش بینی می کند. شما با دادن اطلاعاتی در رابطه با جنسيت، سن، محل زندگي، ميزان استعمال دخانيات، ورزش، تغذيه، تماس با آلودگي هاي زيست محيطي و مسائلي از اين دست می توانید از زمان مرگ خود با خبر شوید و بعد همان کاری را بکنید که قبلا گفتیم . « اين سايت در سال 1998 توسط يک محقق هندي به نام «نيمي» و با تشکيل تيمي از کارشتاسان زمينه هاي مرتبط راه اندازي شده و در حال حاضر در هند و آمريکا دفتر دارد و خدمات مرتبط با پيشگويي و مرگ به مشتريان خود ارائه مي کند. » همان طور که خود طراحان این وب سایت گفته اند گرچه برای محاسبه ی زمان مرگ از روش های پیچیده و دقیق علمی استفاده کرده اند اما به هر حال از بازدید کنندگان خود خواسته اند بعد از مطالعه زمان مرگ خود از زندگی کردن نا امید نشده و به فعالیت های روزمرهیشان ادامه دهند.تصویری از سایتتصویری از سایتتصویری از سایتتصویری از سایت

نتیجه گیری

امروز به یک نتیجه ای رسیدم . راز موفقیت وبلاگ ها توی مطالب زیاده نه مطالبه مفید . این را بیشتر وبلاگ های موفق به من نشان دادند . در نتیجه از این پس سعی می کنم پست هایی که می زنم حجم کمتری داشته باشند و از منابع مختلفی باشند تا زمان بروز شدن وبلاگ کمتر بشود. باشد تا تعداد خوانندگانی که جدا از راه جستجو گر وارد وبلاگ می شوند بیشتر شود.

پنجره ی شکسته

خیلی وقت است که ویندوز مثل قبل کارایی لازم را ندارد ؛ حتی ویستا نیز نتواست مانند گذشته بار دیگر ماکروسافت را در صدر بنشاند . شاید یکی از دلایل عدم موفقیت حضور رقبای دیگری از جمله توزیع های متعدد لینوکس باشد. حتی همین ویندوز ایکس پی گاهی اوقات به قدری از کنترل خارج می شد که من را نیز مجبور کرد به لینوکس کوچ کنم . اما پس از این همه سر و کله زدن با ویندوز فکر می کنم مقدار کمی تجربه کسب کردم که شاید به درد خیلی ها بخورد .

Task manager : هیچ وقت این گزینه را فراموش نکنید . می تواند فرشته ی نجات شما در زمان گرفتاری های بزرگ باشد . هنگامی را فرض کنید که با نصب برنامه ای کامپیوتر شما کند شده و به بیان واضح تر بیش از 95 درصد از رم شما در حال استفاده است . دقیقا شبیه اتفاقی که برای من افتاد با نصب ضد ویروس مک آفی . حالا چکار می توانید بکنید . شرایط فجیح من را تصور کنید . خود را برای لظه ای جای من بگذارید . بالا آمدن ویندوز و صفحه ی شروع 30 دقیقه طول می کشد (30 دقیقه به معنای واقعی نه کمتر نه بیشتر ) بعد از وارد کردن شماره ی عبور 40 دقیقه ی دیگر صبر می کنید تا مک آفی همراه دو سه برنامه ی کمم حجم دیگر بالا بیاید . حالا نمی دانید چه کار کنید از طرفی باز کردن دکمه ی شروع 15 دقیقه طول می کشد به عبارت دیگر اگر فهمیده باشید که مشکل شما مک آفی است برای پاک کردن آن باید ساعت ها وقت بگذارید ( البته اگر بشود ) و از طرف دیگر خاموش کرد کامپیوتر نیز خود 30 دقیقه ی دیگر می طلبد . این هنگام است که با نگه داشتن alt+ctrl+del رایانه یشما دوباره زنده می شود . تنها پس از 5 دقیقه برنامه بالا می آید . شبیه لیست را بر اساس میزان اشغال کردن رم مرتب می کنید . پروسه ی مربوط به مک آفی را پیدا کرده و از ریشه ساقط می کنید . حالا می توانید بدون هیچ نگرانی و دردسری برنامه را با خیال راحت پاک کرده و از شرش خلاص شوید.

برنامه ی جایگزین Task manager ، procexp می باشد که با مراجعه به سایت filehippo.com و جستجوی برنامه ، آخرین نسخه ی آن را دانلود کنید .

مراحل نصب برنامه : همیشه تمامی مراحل نصب یک برنامه را به دقت طی کنید و تا از اطلاعات و اخطارهای یک برگ با خبر نشدید وارد برگ بعدی نشوید . مثلا در اگر در نصب مک آفی دقت می شد و تمام جوانب کار در نظر گرفته می شد ؛ شاید ویندوز دچار این مشکل نمی شد و این مقدار زیاد از رم کامپیوتتر گرفته نمی شد . در نصب برنامه ی نود 32 به شما اخطار داده می شود که قبل از نصب یا سریعا بعد از نصب دیگر ضد ویروس های روی ویندوز را پاک کنید . در صورتی که این کار انجام نشود ، پس از restart کردن رایانه مشکلی به مراتب بدتر برایتان پیش می آید . علاوه بر اینکه مقدار نسبتا زیادی از فضای رم اشغال شده ، تمامی CPU نیز در حال مصرف است . در حالتی که پردازشگر فعال باشد ، برای بار اول انجام فعالیتی مدت زمان زیادی طول می کشد ولی برای مرتبه های بعد به سرعت انجام می شود ، چون فضای زیادی از رم خالی است. در این حال با استفاده از تسک منیجر آنتی ویروس های دیگر را می بندید و پس از پاک کزدن آنها مشکلتان حل می شود.

فایل های اضافی : اگر قصد پاک کردن فایل های اضافی ویندوز را دارید با هیچ برنامه ای این کار را انجام ندهید مگر با برنامه ی خود یعنی disk cleanup . سایر برنامه ها (CCleaner ) ممکن است اشتباها فایل های ویندوز یا درایو ها را پاک کنند. در صورتی که فایل هارد شما پاک شود هیچ راهی جز از نو نصب کردن ویندوز ندارید .حتی به دلیل اینکه ویندوز هارد را نمی شناسد نمی توان آن را repair کرد .

ضد ویروس : برای اینکه مشکلی برای سیستم عاملتان پیش نیاید حتما بر روی آن یک آنتی ویروس داشته باشید . بهتر است آنتی ویروس آپدیت شود و نسخه ی کرک شده نیز نباشد . در این مورد من نود 32 را پیشنهاد می کنم . نسخه ای بدون نیاز به کرک و قابلیت آپدیت که تا 2000 روز رایگان است ( نمب دونم ایست چرا همه سرمایشو برای اینکار بر باد داده ؟). شما می توانید برای دریافتت رمز آپدیت به سایت nod321.com مراجعه کنید.

اکسیر زندگانی

دلم گرفته بود . حوصله ی هیچ کاری را نداشتم . دوست نداشتم زمان بگذرد و عمرم را از دست بدهم . داشتم دفتر خاطراتم را مرور می کردم . می دیدم روز ها مثل برق باد می گذرند . صفحه اول برای سال 83 و صفحه ی آخر برای سال 87 بود ؛ بین این دو سال 5 صفحه جای می گرفت . 4 سال زندگی در 5 صفحه خلاصه شده بوده بود . اما بین مطالعه ام چشمم به کلمه ای افتاد . دست خط آشنایی نبود . من خوشحالی را این گونه نمی نوشتم . به سرعت بلند شدم. قلم و کاغذ همان نزدیکی بود . آن را برداشتم و شروع کردم به نوشتن . با دقت بسیار قلم را بر کاغذ نهادم . نوشتم . . . اما . . . ا . . . ما . . . نمی توانستم . . . نمی توانستم . هرچه سعی کردم نتوانستم بنویسم . سال ها بود . . . سال ها بود دیگر از این کلمه استفاده نمی کردم . لحظه ای به خودم آمدم . چرا چنین واژه ی پر معنی و حیات بخشی از زندگی من پاک شده بود .؟؟

یک روز بعد کاغذی برداشتم و با خط درشت ساعت ها تمرین کردم . نهایتا توانستم . . . توانستم بنویسم «خوشحالی» .همان هنگام احساسی از اعماق وجودم شروع به جوشیدن کرد . جایی پست ترین لحظه های زندگی در آنجا قرار می گرفت و حالا شادی و خوشحالی زندگی . چه کم عقل بودم من ، که چنین جایی را لایق چنین کلمه ای می دانستم. کاغذ را برداشتم و به دیوار اتاقم مستقیم روبرویم نصب کردم درست جایی که با پستر های سیاه و سفید پوشانده بودم تا برای همیشه یادم بماند که برداشتن این واژه از ذهن و دل چیزی جز سیاهی و پوچی را جایگزین نمی کند.

آفتاب پرست

گاهی فکر می کنم چقدر شبیه بک آفتاب پرست زندگی می کنم . حرکاتم ، رفتارم ، حرفهایم و فکرم … چقدر شبیه به آفتاب پرست شده . پس با افتخار می گویم من بک آفتاب پرست هستم؛ یک انسان آفتاب پرست نما .

وقتی این خصلتم را کشف کردم که بدجور رنگ عوض می کردم . رنگم به سرعت تغییر می کرد نه در برابر محیط و اطرافم بلکه در برابر انسان ها . انسان ها با من ارتباط بر قرار می کردند . من هم رنگ آنها می شدم و آنها از رفتار و حرفهایم بدشان می آمد و از من دوری می کردند. غافل از اینکه من وقتی با یک نفر اخت می گرفتم برای راحتی و نزدیکی بیشتر رنگ عوض می کردم تا دیگران احساس غریبی نکنند. آن اوایل همه چیز خوب پیش می رفت . دیگران خرابش کردند . قبلا هر انسانی یه رنگی داشت . الان مردم رنگارنگ شدن !

بعد از یک مدت از دیگران دوری کردم . دیگران هم از من دوری کردند. دیگر نه از رنگ عوض کردن آزار می دیدم و نه از سرزنش دیگران . دیگر نه من به کسی کار داشتم و نه کسی به من کار داشت . چون در ارتباط با دیگران رنج می دیدم . از این پس یاد گرفتم تا رنگم بر اثر ارتباط با محیط تغییر کند نه ارتباط با دیگران .

حالا رنگ عوض کردن برای من لذت بخش ترین کار است . حالا تمام زندگی من رنگ عوض کردن است . دوست دارم بتوانم و تحمل داشته باشم تا رنگ روح و بدنم در بهترین شرایط عوض شود.

عفو کنید

سلام

آخرین پستم را عید زدم . سه ماه می گذرد . نمی دانم دیگران از یک وبلاگ چه انتظاری دارند . فکر می کنند باید به سرعت به روز شود یا انتظار مطالب پر حجم و کامل را دارند . گر چه بسیاری از وبلاگ های پر بازدید کننده گزینه ی اول را بیشتر رعایت می کنند تا گزینه ی دوم و کاملا نیز موفق هستند .

باید این را در نظر گرفت که نویسنده ی یک وبلاگ کاملا اختیاری و بدون پول کار می کند . نویسنده ی وبلاگ یک نفر است و مطمئنا وبلاگ های گروهی بسیار موفق تر عمل می کنند . سعی می کنم از این پس پست های بیشتری با فاصله ی زمانی کوتاهتری بزنم . موضوعاتم را از چهار قسمت IT ، روزمرگی، ادبیات و سینما خارج نمی کنم . گرچه سعی بر این است تا دو موضوع اول بیشتر استفاده شود . امیدوارم در این دو تصمیم موفق باشم.

سه ماه هیچ پستی ندادم . برای طلب عفو هرچه داشتم گفتم.