باور مي كني؟ شلاق زدند

اين روزها درگير يك انتخاب مهم هستم، انتخاب بين دو دانشگاه يكى شهرستان با امكانات بهتر يكى تهران با امكانات كمتر. اتفاقا در همين روزها هم اتفاقاتى در اطرافم افتاد كه من رو به فكر فرو برده كه آيا ارزش اين را دارد كه ٤ سال رو براى خودم دشوار كنم… براي چى براى اينكه احيانا دانشگاه تهران قبول شوم و در يك شب شوم ناگهان ٥٠ نفر چماق به دست من و دوستانم را كه شايد مدتها از عمرمان را صرف اين كرده ايم تا در بهترين دانشگاه ايران درس بخوانيم، از كتابخانه ى دانشگاه به بدترين شكل موجود بيرون بكشند و به بدترين شكل ممكن بزنند به خاطر اينكه شايد عده اى داشتند از پشت بام آنجا شعارهايى مى دادند كه حتى اگر خوش نداشتند آنها را بشنوند مى توانستند با يك نفر نيروى عادى مشكلشان را حل كنند و احتياجى هم به زدن و آتش كشيدن و فحش دادن نبود.
چرا به خودم سختى بدهم كه احيانا به درجه ى دكترا برسم و به جاى اينكه بتوانم در تصميم گيرى هاى مهم مملكتى نظر بدهم، اتفاقا به خاطر همين نظر دادن من را مورد بازخواست قرار دهند و پس از مدتها زندان بودن نهايتا با ضربات شلاق شخصيتم را به خيال خودشان خورد كنند.
براى سميه توحيدلو چنين اتفاقى افتاد. دانشجوى دكتراى جامعه شناسى كه چون نگران جامعه اش بود حرفى زد و به خاطر همين حرف در كمال ناباورى در دادگاهش شلاق خورد… مى توانى باور كنى؟ شلاق خورد! درباره ى يك آدم متجاوز بى سواد كه نمونه هايش دارند آزادانه در شهر ميچرخند حرف نمى زنم درباره ى يك فرد تحصيل كرده حرف ميزنم كه الان هر جاى ديگرى بود او را روى سرشان ميگذاشتند و حلوا حلوا مى كردند.
باور ميكنى؟ شلاق زدند؟ كسى را كه عمرش را پاى اين گذاشت كه روزى مشكلات جامعه اش را حل كند و حالا…
آدم فقط ميسوزد…
اين پست را بايد زودتر ميزم اما ميدانى ماجرا را باور نميكرم…

اولین گام از پروژه‌ی زندانی به وسعت ایران: کاهش توانایی خرید اینترنت

قبلا در این نوشته به این پروژه اشاره کرده بودم و این که قرار است به زودی به صورت کاملا زیرکانه اینترنت را از میان مردم جمع کنند. حالا از چند روز پیش دارند کم کم اولین گام برای این پروژه را با احتیاط برمی‌دارند.

اولین گام این است: کاهش توانایی مردم برای خرید اینترنت اما، با پایین آوردن قیمت آن!

به این معنی که با شگردی کاملا زیرکانه قرار است تا توانایی خرید برای اینترنتی پر سرعت‌تر از ۱۲۸ کیلوبیت را غیر ممکن کنند. اساس این طرح یک چیز است: برداشتن محدودیت حجمی. این کار به ذاته خیلی خوب است اما مشکل اینجاست که به نقل از سایت ایران آی‌تی بیش از ۹۰ درصد کاربران اینترنتی در ایران از سرویس‌هایی با محدودیت حجمی استفاده می‌‌کنند یعنی نمی‌توانند از پس هزینه‌ی سرویس‌های نامحدود بر بیایند.

بگذارید با یک مثال بهتر برایتان بگویم اگر تا چند وقت پیش می‌شد یک اینترنت یک مگابیت را با محدودیت حجم ۱ گیگابایت ۱۱ هزار تومان خرید الان برای داشتن سرعت ۱ مگابیت باید ماهیانه ۳۸ هزار تومان هزینه کرد یعنی تقریبا ۳ برابر و با ۱۱ تومان پولی که قبلا می‌شد با آن چنین اینترنتی خرید از این پس حتی به سرعت ۲۵۶ هم نمی‌توان دسترسی داشت. و این یعنی شیره مالیدن سر مردم با یک اینترنت نا محدود اما کم سرعت.

هدف از این پروژه یک چیز است: با زیاد کردن قیمت اینترنت و کاهش قیمت اینترانت اکثریت را به سمت یک شبکه‌ی کنترل شده سوق بدهند و بر افکار آنها بیش از بیش تسلط داشته باشند.

تنها امید این است که این طرح مثل قبل با مخالفت شرکت‌های اینترنتی مواجه شود که البته با وجود هدفی که ذکر شد بعید به نظر می‌رسد.