دیگه خسته شدم … چقدر IT ، چقدر تکنولوژی ، چقدر اینترنت و … چقدر وب .
دیگه شوق و ذوق اولیه ام درباره ی وب 2 و اینجور حرف ها تمام شده . خسته شدم از پس صفحه ی فایرفاکس را جلوی خودم دیدم . از بس صفحه ی سفید گول ریدر را از نگاه گذراندم . بعد از خواندن فید ها به قدری سرم از مطالب مختلف انباشته شده بود که نه می توانستم چیزی بنویسم و نه کار دیگری انجام دهم ، تنها به یک خواب اکتفا می کردم ، بلکه بتوانم این انبوه مطالب را از ذهنم بیرون بریزم . دیگه طی روز وقتم را با نگاه کردن به آن سوی پنجره نمی گذرانم … حیا نمی کنید شما که همین الان دارید آن طرف پنجره ی آبی را می پایید ؟
اما حالا دیگر همه چیز تمام شد … راحت شدم از دست IT . خودم را از دنیای سایبر بیرون کردم . گرچه سخته ولی دیگه کم کم دارم ترکش می کنم . چند وقتی قصد داشتم پستی بزنم در رابطه با خودم و یک بیماری که نامش را up to date گذاشتم ؛ اما نشد . حالا می خواهم بگویم از این پس از شر این بیماری نیز خلاص می شوم . خودم را داشتم با این بیماری نابود می کردم . دیگر لزومی نمی بینم همیشه up to date باشم . از آنتی ویروس ویندوز گرفته تا آپدیت های چند صد مگابایتی لینوکس تا جدیدترین نسخه ی نرم افزار ها من را در تسخیر خود داشتند .هر را که می شد آپدیت می کردم ؛ هر چیز به جز خودم . اما دیگر ذهنم را این موضوع بیهوده نیز پاک کردم . دیگر چه اهمیتی دارد که از فایر فاکس 1 استفاده کنی یا از فایر فاکس 3 یا حتی از mosaic ؟ مهم اینه که دیگه از هیچ کدوم نمی خواد استفاده کنی .
در این مدت نمی دانید که چقدر انتظار کشیدم … برای چی ؟ برای این لینوکس کوفتی . برای اینکه زودتر نسخه ی جدید جت آدیو رو بگیرم . انتظار می کشیدم تا ببینم کی فایرفاکس جدیدترین نسخه ی خودش رو بیرون می دهد ؛ تا من اولین نفری باشم که آن رو دانلود می کنم .
دیگه حرص این رو نمی زنم که چرا وبلاگ بقیه پیشرفت می کنه ولی وبلاگ من نه . دیگه غصه ی این را نمی خورم که چرا بقیه اینقدر راحت در این دنیای مجازی دوست پیدا می کنن ولی من نه . دیگه ناراحت نیستم از اینکه چرا فرندفید من بالا نمی آید . می دانید دغدغه vivavida چه بود ؟ اینکه نکند یک روز از خواب بیدار شود و ببیند فرند فید ف یلتر شده … تو رو خدا می بینید !! از بین می روید … اگر بخواهید این طور زندگی کردن ادامه دهید .
آخیش چقدر راحت شدم وقتی این حرف ها رو زدم … بدرود IT … شاید وقتی دیگر .
تغییر ماهیت می دهیم
فاصل تابستان در حال اتمام است . در پی خود درگیری ، استرس و نبود وقت را نیز به همراه می کشد . مسلما با این اوضاع دیگر وقت این را ندارم که مطالب خوب و بدرد بخوری در وبلاگ بگذارم .( نه اینکه تا به حال می ذاشتم ) . برای همین هم این نبود وقت تغییر ماهیت وبلاگ را در پی دارد که امیدوارم برای کسانی که اینجا را دنبال می کنند آزار دهنده نباشد . سعی می کنم همچنان مطالبی را که می گذارم درد عده ای را دوا کنند . از تجربه ها و اتفاقاتی که برایم می افتد تا نکته هایی را که در طول روز پیدا می کنم ( در هر ضمینه ای ) . اما خوب وبلاگ اگر بخواهد همین روال را طی کند مسلما دیر به دیر آپدیت می شود .
+ وبلاگ دیگری را در این آدرس را اندازی کردم که به درد هیچ کس نمی خورد .(شاید هم بخورد ؛ بستگی به دید شما دارد ) آنجا را برای خودم می نویسم . طی ماههای آینده مطمئنا آنجا بیشتر می نویسم . برای دل خودم … برای اینکه مشغله های ذهنی ام بیشتر می شود .
جدیدترین مطالب وبلاگ را از طریق فید دنبال کنید . برای آگاهی از چگونگی این کار این صفحه را ببینید .