دسترسی به فیس بوک، توییتر، وردپرس و گوگل کد بدون فیلترشکن

یکی از بزرگترین مشکلاتی که بر سر راه من و دیگر کسانی که در ایران زندگی می‌کنند وجود دارد محدودیت‌های اینترنتی است. چه محدودیتی که حکومت داخلی به وجود آورده و چه محدودیتی که از طرف شرکت‌های خارجی با عنوان تحریم بر سر ما ریخته.

حدود ۴ ماه پیش مشغول یاد گرفتن برنامه‌نویسی آندروید بودم. کسانی که دنبال این کار رفته‌اند احتمالا می‌دانند که دریافت کیت توسعه و آماده کردن آن به خاطر تحریم بودن ایران بسیار سخت است و دردسر‌های فراوانی دارد تا حدی که ممکن است فرد را از رفتن دنبال این کار ناامید کند. یکی از اصلی‌ترین کارهایی که باید برای عبور از این تحریم‌ها انجام داد عوض کردن آی پی است. با جستجوهای فراوان به فرومی بر خوردم که در آن راهی برای دور زدن تحریم‌ها گذاشته بود و آن استفاده از یکی از add-on های فایرفاکس به نام anonymoux بود. این را نصب کردن و مشکلم در دسترسی به سایت توسعه‌ی آندروید، کیت‌ها و داکیومنت‌های عالی آن بر طرف شد. اما چند وقت بعد خیلی اتفاقی مشاهده کردم که می‌توانم نسخه‌ی امن فیس بوک، توییتر، وردپرس، تامبلر، گوگل کد و چند سایت دیگر را هم باز کنم. این سایت‌ها قبلا هم نسخه ی امن یا https داشتند اما با لودینگ‌های طولانی باز نمی‌شد. دلیل اینکه چرا نسخه‌ی امن این سایت‌ها برای آی پی ‌های ایرانی در دسترس نیست را نمی‌دانم اما احتمالا از آنجایی که در این نوع ارتباطات فشار بیشتری به سرور وارد می‌کند به همین خاطر برای تمام آی پی‌ها باز نیست.

پس کافی است به تنظیمات فایرفاکس بروید در advanced بروید و در encryption تیک گزینه‌ی TLS 1.0 را بردارید، افزونه‌ی anonymoux را دانلود کنید از این پس به بسیاری از سایت‌های مهم و کاربردی که قبلا دسترسی نداشتید و صل شوید.

نکته: ممکن است با نصب این افزونه سرعت دسترسی به یک سری سایت داخلی پایین بیاید یا اصلا نتوانید به بعضی سایت‌هایی که در ایران پشتیبانی می‌شوند دسترسی پیدا کنید. همین طور بسیاری از درگاه‌های بانکی از کار می‌افتند که برای استفاده از آنها دوباره باید TLS را فعال کنید.

مطالب مشابه:

KDE 4.10 آمد

گنو/لینوکس را دوست دارم چون آموخت از تغییر نترسم

۷ تصور غلط در مورد اپن‌سورس

تحریم می‌کنم

گرچه من به این بازی وبلاگی دعوت نشدم اما چون موضوع خوب و جالبی بود از اون استفاده می‌کنم تا استارت فصل جدیدی از وبلاگم رو بزنم.

شاید تحریم کردن یکی از جذاب‌ترین کارها و بهترین راه برای خالی کردن عقده‌ی چندین و چند ساله‌ی ما ساکنان این مملکت باشد پس شروع می‌کنم لیست بلند بالایم را.

اول از همه گوگل رو تحریم می‌کنم و تمام شرکت‌های دیگه‌ای رو که محتوای علمی رو به دلایل سیاسی بر روی کاربران می‌بندند. این شرکت‌ها شاید بتونن خدماتشون رو قطع کنند ( که چنین کاری هم تحریم است چون به نظر من اگر بخواهند با سیاست‌های کشورشان پیش بروند تنها امکان قطع رابطه‌ی تجاری رو دارند، همین و بس) اما اجازه ندارند دسترسی به محتویات علمی که توسط دیگران تولید شده رو تنها به این دلیل که روی سرویس‌های آنهاست محدود کنند. آنها مالک آن اطلاعات نیستند. مثالش سایت گوگل کد و سایت آکادمی خان.

دوم تحریم می‌کنم دولتی رو که تحمل «شنیدن» ندارند و هر حرفی که «حس کند» مخالف اصولش است را رد می‌کند.

سوم دولتی رو تحریم می‌کنم که آنقدر زیاد از آزادی بیان می‌ترسد که تر و خشک را باهم یکجا می‌سوزاند بدون اینکه به تبعات این کار فکر کند.

و اگر بخواهیم شخصی تر شویم…

چهارم تحریم می‌کنم کسانی رو که نمی‌دونن انسان قابلیت فوق‌العاده‌ای داره به نام تغییر کردن. از هر تغییری گریزانند و روی اصول مسخره‌ای که تو مخشون رفته بی دلیل پافشاری می‌کنند.

پنجم تحریم می‌کنم کسانی رو که نمی‌دونند دارن چی کار می‌کنند، به عواقب کارهاشون فکر نمی‌کنند و تنها تا یک قدمی جلوی پاشون رو می‌بینند و با این کار آدم‌های اطرافشون رو نابود می‌کنند.

ششم تحریم ‌میکنم و یا حتی محکوم می‌کنم افرادی رو که به خاطر متفاوت بودن عقاید دیگران با عقاید خودشان، با آنها دشمن می‌شوند و ازشان متنفر.

همچنین بخوانید کیبردآزاد، بلاگ‌نوشت، جنتلمن، گذر زمان و وبلاگ فارسی را.

کمک کنید! وردپرس دارد نابود می‌شود!

یادش به خیر یک زمانی که وردپرس تازه باب شده بود پسوندش در پس آدرس یک وبلاگ مایه‌ی اعتبار آن وبلاگ بود. اما حالا وردپرس پر شده از هرزنوشته‌ها. مطمئنا این هرز نوشته‌ها در هر سرویس وبلاگی پیدا می‌شوند اما این در صدر برترین‌ها قرار گرفتن خیلی جای تاسف دارد. این را می‌دانم که رتبه‌بندی برترین وبلاگ‌های وردپرس بر اساس تعداد بازدیدها و بر اساس سلیقه‌ی عموم است اما مشکل این است که نباید گذاشت که کاربران برای دیدن عکس‌های ستارگان هالیوودی مستقیما به یک وبلاگ وردپرسی منتقل شوند. وردپرس با ارزش است نباید گذاشت آلوده‌ی این اراجیف شود و وبلاگ‌های فوق‌العاده‌اش به فراموشی سپرده شوند.

برای پاکسازی وردپرس به یاری تک تک شما دوست‌داران وردپرسی‌ها نیازمندیم. از هر راهی که به فکرتان می‌رسد باید وبلاگ‌های ارزشمند را به بالا بکشانیم.مثلا:

۱. می‌توانید آنها را در بلاگ رول وبلاگتان قرار دهید یا می‌توانید صفحه‌ای مخصوص آنها درست کنید یا با بازدید و نظرات بیشتری که برای آنها می‌گذارید آنها را به نوشتن ترغیب کنید.

۲. می‌توانید در صورت مشاهده‌ی وبلاگ‌های هرزنویس یا غیر اخلاقی آنها را از طریق تولبار بالای هر وبلاگ به وردپرس گزارش دهید.

از نظر من وبلاگی خوب است که کمی خلاقیت و پایبندی به اصول وبلاگ نویسی و تک بودن مطالب را داشته باشد و نمایی کلی را از شخصیت درونی هرکس در معرض نمایش بگذارد.

در ضمن من هم اگر به وبلاگ خوبی برخوردم به بلاگ‌رولم اضافه می‌کنم.

ادامه نوشته »

نشد جواب قرآن سوزها را بدهیم!

در یکی از دهکده‌های پرت آمریکا کشیشی به مناسبت سالگرد یازده ستامبر -و به دلیل ماجرای نسبت دادن آن به مسلمانان- مردم مسیحی را دعوت به آتش زدن قرآن می‌کند. شاید اگر این اتفاق ده سال پیش می‌افتاد تنها همان پنج شش نفر بیننده حاضر از ماجرا باخبر می شدند و دست به چنین حرمت‌شکنی می‌زدند. اما این اتفاق در دهه‌ی دوم قرن 21 افتاد. دقایقی بعد سخنان این کشیش بر روی یوتیوب قرار گرفت و میلیون‌ها بیننده از آن بازدید کردند. همزمان صفحه‌ای هم در فیس‌بوک درست شد تا کاربران را به شرکت در این مراسم دعوت کنند. چه بسا در سایر سرویس‌های اجتماعی هم چنین اتفاق مشابهی روی داد. بدین ترتیب اولین جرقه‌های این کار زده شد. آتش زدن قرآن جرم نیست. هر کسی آزاد است که قرآنی را بر دارد آتش بزند. اما مشکل وقتی شروع می‌شود که این کار علنی شود رسانه‌ای کردن این کار باعث از بین رفتن حرمت قرآن می‌شود و امروز هر انسان یک رسانه است. به آتش کشیدن قرآن توسط اقلیتی مذهبی جنگ ادیان نبود، جنگ رسانه بود. این جنگ با رسانه‌ای شدن شروع شد و باید با همین رسانه هم به پایان برسد. اگر سایت‌های اجتماعی و پتانسیل استفاده از آنها در ایران و سایر کشورهای خشمگین وجود داشت این حرمت شکنی در هنگام برنامه‌ریزی، در نطفه خفه می‌شد. مسلملنان باید با رسانه‌ی بزرگی به نام اینترنت خشم و اتحاد خود را به تمام دنیا نشان می‌دادند. این یک جنگ رسانه‌ای بود اما حیف که باز هم با کوته فکری و ترس مسئولان از سایت‌های اجتماعی و اینترنت مثل همیشه این ما هستیم که در مقابل افکار مردم دنیا بازنده میشویم. چون هیچ رسانه‌ای جز اینترنت نمی‌تواند خشم مسلمانان را در سطح جهانی پوشش دهد.

یک ایده، یک نوشته برای بلاگ

تا به حال شده که بخواهید بنویسید اما هیچ ایده‌ای برای نوشتن در وبلاگتان نداشته باشید و برای همین آنجا را برای مدتها متروکه بگذارید. خب هر سوال می‌تونه تبدیل  به یک ایده برای نوشتن در وبلاگ بشه. پس فرصت را از دست ندهید. اگر ایده‌ای برای نوشتن در ذهن ندارید به plinky.com مراجعه کنید.

هر روز هفته پلینکی شما را به فعالیت وا می‌دارد. با طرح یک سوال یا یک درخواست ساده که در پی‌اش جواب شما را دارد و شما از این پس می‌توانید پاسختان را با وردپرس به اشتراک بگذارید. زیرا پلینکی جدیداً به تیم اتوماتیک (تیم سازنده وردپرس) پیوسته.

ادامه نوشته »

روباهی آتشین‌تر از همیشه-۱

این درست است که کروم روز به روز دارد نسخه‌های جدیدی را ارائه می‌کند اما همچنان برای من نمی‌تواند جای فایرفاکس را بگیرد. فایرفاکس علاوه بر اینکه برای من احترام قائل است و اجازه‌ی دانلود را به من می‌دهد برای زبانم هم احترام قائل است و نسخه‌ای مخصوص زبان فارسی آماده کرده و هیچ وقت نمی‌توانم بدون هزاران افزونه‌ی فایرفاکس زندگی کنم. این نوشته حاصل امتحان کردن صدها افزونه‌ی فایرفاکس و جمع آوری بهترین‌هاست. با استفاده از افزونه‌هایی که در اینجا معرفی می‌شود می‌توانید یک روباه تمام آتشین داشته باشید.

مثل همیشه ساده ترین راه برای نصب افزونه‌ها چسباندن نام آنها در get add-ons در قسمت add-ons است.

ادامه نوشته »

طبق کدام قانون بلاک می‌کنند؟

مسلماً عدم اجازه‌ی دسترسی به بعضی از سایت‌ها جزو قوانین اکثر از کشورهای جهان است و هیچکس آزادی مطلق را دوست ندارد. کشور ما هم یک کشور اسلامی است و قوانینش هم باید در راستای قوانین اسلامی باشد. یعنی اگر قرار شد سایتی بلاک شود باید مبانی اسلام را زیر پا بگذارد. مثلا به ترویج فساد بپردازد یا با دروغ روی آوردن به دین‌های غیر اسلام را تبلیغ کند. تنها چنین سایت‌هایی می‌توانند خلاف قوانین اسلام باشند. اما نمی‌توان سایت‌هایی مانند توییتر، فیس بوک، فرندفید، وردپرس و سایر سایت‌های اجتماعی را تنها به خاطر اینکه توسط بیگانه حمایت می‌شوند و یا محلی آزاد برای انتقاد و ابراز عقیده هستند بلاک کرد. این سایت‌ها حتی با ایجاد شایعه پراکنی هم خطری برای اسلام -و چه بسا ایران- ندارند. همین طور در این اجتماع‌ها هیچ وقت نمی‌شود به خاطر خطای چند نفر کل جامعه را زیر سوال برد.

اینها دلایل عقلانی برای بلاک شدن یک سایت یا وبلاگ در کشوری اسلامی مانند ایران بود. اما دلیلی که جدیدا برای این کار زشت و قبیح می‌آورند تکیه بر قوانین جرایم رایانه‌ای و استناد به مفاد آن است. بهتر است با هم نگاهی به این قوانین بیاندازیم تا ببینیم آیا قانون گذاران خود از قانون نوشته‌شدشان پیروی می‌کنند؟

فصل‌های اول،دوم و سوم را که به خرابکاری‌های رایانه‌ای مربوط می‌شود؛ رد می‌کنیم. فصل‌های سه و چهار را که لازم است عموم بدانند بدین شرح است:

فصل چهارم ـ جرایم علیه عفت و اخلاق عمومی

ماده (١٤) هرکس به وسیله سیستم‎های رایانه‎ای یا مخابراتی یا حامل‌های داده محتویات مستهجن را تولید، ارسال، منتشر، توزیع یا معامله کند یا به قصد ارسال یا انتشار یا تجارت تولید یا ذخیره یا نگهداری کند، به حبس از نود و یک روز تا دو سال یا جزای نقدی از پنج تا چهل میلیون ریال یا هر دو مجازات محکوم خواهد شد.

تبصره 1 ـ ارتکاب اعمال فوق در خصوص محتویات مبتذل موجب محکومیت به حداقل یکی از مجازات های فوق می شود. محتویات وآثار مبتذل به آثاری اطلاق می گردد که دارای صحنه ها وصور قبیحه باشد.

تبصره 2 ـ هرگاه محتویات مستهجن به کمتر از ده نفر ارسال شود، مرتکب به یک تا پنج میلیون ریال جزای نقدی محکوم خواهد شد.

تبصره 3 ـ چنانچه مرتکب اعمال مذکور در این ماده را حرفة خود قرار داده باشد یا بطور سازمان‌یافته مرتکب شود چنانچه مفسد فی‌الارض شناخته نشود، به حداکثر هر دو مجازات مقرر در این ماده محکوم خواهد شد.

تبصره 4 ـ محتویات مستهجن به تصویر، صوت یا متن واقعی یا غیرواقعی اطلاق می‎شود که بیانگر برهنگی کامل زن یا مرد یا اندام تناسلی یا آمیزش یا عمل جنسی انسان است.

ماده (١٥) هرکس از طریق سیستم‎های رایانه‎ای یا مخابراتی یا حامل‎های داده مرتکب اعمال زیر شود، به ترتیب زیر مجازات خواهد شد:

الف) چنانچه به منظور دستیابی افراد به محتویات مستهجن، آنها را تحریک یا ترغیب یا تهدید یا تطمیع کند یا فریب دهد یا شیوه دستیابی به آنها را تسهیل کند یا آموزش دهد، به حبس از نود و یک روز تا یک سال یا جزای نقدی از پنج تا بیست میلیون ریال یا هر دو مجازات.ارتکاب این اعمال در خصوص محتویات مبتذل موجب جزای نقدی از دو تا پنج میلیون ریال است.

ب) چنانچه افراد را به ارتکاب جرائم منافی عفت یا استعمال مواد مخدر یا روان‎گردان یا خودکشی یا انحرافات جنسی یا اعمال خشونت‎آمیز تحریک یا ترغیب یا تهدید یا دعوت کند یا فریب دهد یا شیوه ارتکاب یا استعمال آنها را تسهیل کند یا آموزش دهد، به حبس از نود و یک روز تا یک سال یا جزای نقدی از پنج تا بیست میلیون ریال یا هر دو مجازات. تبصره ـ مفاد این ماده و ماده (١٤) شامل آن دسته از محتویاتی نخواهد شد که برای مقاصد علمی یا هر مصلحت عقلایی دیگر تهیه یا تولید یا نگهداری یا ارائه یا توزیع یا انتشار یا معامله می‌شود.

فصل پنجم ـ هتک حیثیت و نشر اکاذیب

‎‎‎ماده (16) هرکس به وسیله سیستم‎های رایانه‎ای یا مخابراتی،‌ فیلم یا صوت یا تصویر دیگری را تغییر دهد یا تحریف کند و آن را منتشر یا با علم به تغییر یا تحریف منتشر کند، به نحوی که عرفاً موجب هتک حیثیت او شود، به حبس از نود و یک روز تا دو سال یا جزای نقدی از پنج تا چهل میلیون ریال یا هر دو مجازات محکوم خواهد شد.

تبصره ـ چنانچه تغییر یا تحریف به صورت مستهجن باشد، مرتکب به حداکثر هر دو مجازات مقرر محکوم خواهد شد.

ماده (17) هرکس به وسیله سیستم‎های رایانه‎ای یا مخابراتی صوت یا تصویر یا فیلم خصوصی یا خانوادگی یا اسرار دیگری را بدون رضایت او منتشر کند یا در دسترس دیگران قرار دهد، به نحوی که منجر به ضرر یا عرفاً موجب هتک حیثیت او شود، به حبس از نود و یک روز تا دو سال یا جزای نقدی از پنج تا چهل میلیون ریال یا هر دو مجازات محکوم خواهد شد.

ماده (18) هر کس به قصد اضرار به غیر یا تشویش اذهان عمومی یا مقامات رسمی به وسیله سیستم رایانه یا مخابراتی اکاذیبی را منتشر نماید یا در دسترس دیگران قرار دهد یا با همان مقاصد اعمالی را برخلاف حقیقت، رأساً یا به عنوان نقل قول، به شخص حقیقی یا حقوقی یا مقام‌های رسمی به طور صریح یا تلویحی نسبت دهد، اعم از این‌‌که از طریق یاد شده به نحوی از انحاء ضرر مادی یا معنوی به دیگری وارد شود یا نشود، افزون بر اعاده حیثیت به حبس از نود و یک روز تا دو سال یا جزای نقدی از پنج تا چهل میلیون ریال یا هر دو مجازات محکوم خواهد شد.

در اینجا ماده ۱۸ با یک روشن فکری -که حداقل در این دولت پیدا نمی‌شود- باید به خبرگزاری‌های رسمی محدود بشود زیرا عملا تحت کنترل داشتن هرکس در این فضای بزرگ سایبری غیر ممکن و حتی غیر لازم است چون همه با توجه به اعتبار و شناختی که دارند گفته‌های یک فرد را می‌پذیرند. پس عموم باید در انتشار اخبار راست یا دروغ آزاد باشند. اینکه می‌شود به آن خبر اعتماد کرد یا نه به خواننده‌ی خبر برمی‌گردد.

و یک مسئله مهم: کذب بودن یک خبر را چه کسی مشخص می‌کند؟شما؟ اگر این طور باشد طبق شناختی که مردم از شما دارند تمام اخباری که خلاف میل شماست دروغ شناخته می‌شود و طبق این قانون انتشارشان جرم است.

ماده (٢١) ارائه‎دهندگان خدمات دسترسی موظفند طبق ضوابط فنی و فهرست مقرر از سوی کمیتة تعیین مصادیق موضوع ماده ذیل محتوای مجرمانه اعم از محتوای ناشی از جرایم رایانه‌ای و محتوایی که برای ارتکاب جرایم رایانه‌ای بکار می‌رود را پالایش کنند. در صورتی که عمداً از پالایش محتوای مجرمانه خودداری کنند، منحل خواهند شد و چنانچه از روی بی‎احتیاطی و بی‎مبالاتی زمینة دسترسی به محتوای غیرقانونی را فراهم آورند، در مرتبة نخست به جزای نقدی از بیست تا یکصد میلیون ریال و در مرتبة دوم به جزای نقدی از یکصد میلیون تا یک میلیارد ریال و در مرتبة سوم به یک تا سه سال تعطیلی موقت محکوم خواهند شد.

تبصره «1» چنانچه محتوای مجرمانه به وب‌سایت‌های مؤسسات عمومی شامل نهادهای زیرنظر ولی فقیه و قوای سه‌گانة مقننه، مجریه و قضائیه و مؤسسات عمومی غیردولتی موضوع قانون فهرست نهادها و مؤسسات عمومی غیردولتی مصوب 19/4/1373 و الحاقات بعدی آن یا به احزاب، جمعیت‌ها، انجمن‌های سیاسی و صنفی و انجمن‌های اسلامی یا اقلیت‌های دینی شناخته شده یا به سایر اشخاص حقیقی یا حقوقی حاضر در ایران که امکان احراز هویت و ارتباط با آنها وجود دارد تعلق داشته باشد، با دستور مقام قضایی رسیدگی‌کننده به پرونده و رفع اثر فوری محتوای مجرمانه از سوی دارندگان، وب‌سایت مزبور تا صدور حکم نهایی پالایش نخواهد شد.

حال سوال اینجاست که وردپرس و… کدام یک از این قوانین را نقض کردند. این را بدانید که این‌گونه سایت‌ها یک جامعه هستند نمی‌شود یک جامعه را خفه کرد.

+ تا زمان آزادی کامل وردپرس می‌توانید این وبلاگ را به طور موازی از http://webtux.parsweblog.com/ دنبال کنید.

ادامه نوشته »

از چه می‌ترسید؟

خواستم پیشخوان وبلاگم را باز کنم دیدم بلاک است… خواستم وبلاگم را باز کنم دیدم بلاک است. اینجا به خودم آمدم و با یک سوال اساسی مواجه شدم که واقعا چرا وردپرس و سایر اجتماعات مردمی باید بلاک شوند؟ واقعا آنهایی که مسئولیت این کار را دارند و آن بالایی‌هایی که به اینها خط می‌دهند. از چه می‌ترسند؟ از وبلاگی که درباره‌ی نرم‌افزار‌های آزاد می‌نویسند یا از آزادی؟ از وبلاگی که درباره‌ی وب۲ و اجتماعات می‌نویسد یا از اجتماع؟ از آزادی بیان می‌ترسند یا از لو رفتن وقایع؟ از شایعه پراکنی می‌ترسند؟ یعنی شایعات اینقدر به حقیقت نزدیک است؟ این اوضاع تا کی باید ادامه داشته باشد؟ با تغییر وزیر؟ با تغییر رئیس جمهور یا با تغییرات بالاتر؟ادامه نوشته »

طناب دار وب‌دویی

سلامی دوباره.

دستهایتان خشک شد روی کیبرد؛ اینقدر که کامنت گذاشتید و لایک زدید… چشمهایتان از حدقه درآمد، اینقدر به آن مانیتور لعنتی چشم ندوزید. تقصیر شما هم نیست. معتاد شده‌اید. کاریش هم نمی‌شود کرد. اما نگران نباشید دوای دردتان اینجاست. شما نیاز به یک خودکشی دارید… یک خودکشی مجازی. تنها راه حل کشتن کپی‌های مجازی است که از شما در اینترنت به وجود آمده.

اگر وب ۲ واقعا از زندگی حقیقی دورتان کرده. کافیست سری به سایت ماشین خودکشی بزید. آن وقت می‌توانید در عرض چند دقیقه تمام هویت‌های مجازیتان را بکشید. به گفته سایت شما با استفاده از این روش می‌توانید ۹ ساعت در کشتن خودتان صرفه جویی کنید.

حالا راحت می‌توانید به زندگی عادیتان برگردید.

ادامه نوشته »

فروم‌‌ها و سایت‌های اجتماعی باهم را مقایسه نکنید!

نوشته‌ی پیش به نام وب ۲ یا فروم که به هیچ عنوان موافق یا مخالف محض نوشته‌ای دیگر نبود سوء تفاهم‌هایی را پیش آورد که برای برطرف شدن آنها این پست را منتشر می‌کنم. لازم به ذکر است که سیستم کامنت گذاری این وبلاگ چیز خوبی است که کاربردهای خوبی هم دارد! پیشنهاد می‌کنم که اگر کسی تذکر یا انتقادی نسبت به نوشته‌های این بنده‌ی حقیر دارد از آن استفاده کند. باور کنید نه تنها کلاستان پایین نمی‌آید بلکه باعث شفافیت بیشتر موضوع می‌شود.

حرف اصلی من در نوشته‌ی پیش تنها این بود که فروم‌ها و سایت‌های اجتماعی (که بر پایه‌ی تفکر و فن‌آوری وب ۲ فعالیت می‌کنند) دو هدف جداگانه را در پیش دارند و اصلا با یکدیگر قابل مقایسه نیستند. در یک سو فروم‌ها وجود دارند. این طور که بر می‌آید متعلق به اوایل ظهور وب۲ هستند و چیزهایی (مانند نقش کاربر عادی در انتشار محتوا) را از وب۲ تکامل یافته به ارث برده‌اند. این دسته از وب سایت‌ها هدفشان صرفاً سوال و جواب و آن هم به صورت بایگانی شده است به طوری که در یک فروم (در حالت ایده‌آل) هیچ وقت دو سوال و جواب متشابه وجود ندارد. از نظر شخص بنده در صورتی که غیر از این شود یعنی از فروم‌ها برای اشتراک محتوا و سوال و جواب‌های تکراری استفاده شود حرکتی غلط و خارج از اهداف فروم می‌باشد.

در سویی دیگر نیز سایت‌های اجتماعی قرار دارند که بلااستثنا همگی بر پایه‌ی وب ۲ هستند و بازهم می‌گویم به نظر من بر اساس دو چیز پایه‌ گذاری شده اند: سرعت و گذرایی (برای توییتر و فرندفید که کاملاً صدق می‌کند).

شاید بشود سایت‌هایی اجتماعی یافت یا درست کرد که مانند فروم‌ها به سوال و جواب بپردازند اما باز هم جای فروم‌ها را نمی‌گیرند زیرا هدف فروم‌ها هیچ‌گاه با سایت‌های اجتماعی و وب‌دویی تلاقی پیدا نمی‌کند زیرا بنای فروم‌ها بر اساس گذشته‌ و تجربیات است اما بنای سایت‌های وب دو بر اساس حال و لحظه.

به یاد داشته باشیم که فن‌آوری وب۲ چیزی جدیدتر از وب۱ و به نوعی متناسب با حال و هوای امروز بشریت است. در عصری که دنیا دارد از حجم اطلاعات منفجر می‌شود، تنها راه حل برای جلوگیری از این انفجار اطلاعاتی وب۲ و ویژگی «سرعت و گذرایی» آن است.

پس شاید فروم‌ها روزی به خاطر تشدید همین دلیل ذکر شده کنار گذاشته شوند اما مطئناً زمان آن الان و راه آن اجبار و پیشنهاد نیست.

ادامه نوشته »

وب۲ یا فروم

قبل از هر چیز برای اینکه متوجه‌ی جریان شوید این دو نوشته را بخوانید. از وبلاگ مزیدی۳ و تریتون.

نکته: در این نوشته منظور از « سایت‌های وب دویی» سایت‌هایی است که از تفکر و تکنولوژی وب ۲ استفاده می‌کنند.

بی تعارف بگویم همان قدر که به وب۲ علاقه دارم همان قدر هم از فروم ها متنفرم به خاطر ظاهر کهنه و قدیمی آنها که انگار هیچ‌ وقت نمی‌خواهد عوض شود. اما نه می‌شود فروم ها را از صحنه حذف کرد و نه به وب‌دویی‌ها ایراد گرفت.

از نظر من انتشار محتوا در سایت‌های وب دو بر روی سه کلمه است : به سرعت، گذرا و همین الان. به همین دلیل کاربرد فروم ها- که در شرایط مناست (با کاربران فهمیده) هیچ نوشته‌ای دو بار تکرار نمی‌شود- این است که مطالب همه بایگانی شده‌اند و هر شخص جدیدی که مشکلی کهنه دارد را راه می‌اندازند. این موضوع درباره‌ی سایت اجتماعی و وب‌دویی به هیچ عنوان صدق نمی‌کند. به شخصه قبلا معتقد بودم که یکی از کاربرد‌های توییتر خاطراتی بودن توییت‌های منتشر شده در آن است اما الان به این نتیجه رسیدم که با این امکانات مدیریتی محدود اگر شخصی بخواهد خاطرات یک سال و دو ماه و سه هفته‌ی پیش را ببیند باید آنقدر روی دکمه‌ی more کلیک کند تا یا دکمه موشواره از کار بیفتد یا اگر شانس بیاورد به هدفش برسد.

پس فروم و وب دو گرچه مانند هم اجتماعی هستند و به اشتراک محتوا می‌پردازند اما دو هدف متفاوت را طی می‌کنند. در ضمن من با این گفته‌ی جناب مزیدی که فروم ها متعلق به وب ۱ هستند کاملا مخالفم گرچه فروم‌های حال حاضر از نظر ظاهری شبیه سایت‌های وب ۲ نیستند اما همان طور که گفتم از نظر محتوایی بر روی موضوع اشتراک و اجتماع تکیه دارند که کاملا به تفکر وب ۲ برمی‌گردد. اما شاید بشود آنها را متعلق به اوایل ظهور وب ۲ دانست.

این که وب دو حالت تفریحی دارد نه به کاربرد اصلی سایت بلکه برمی‌گردد به جامعه‌ی کاربری آن سایت که عملا یک سایت وب دویی با جامعه‌ی کاربری‌اش تعریف می‌شود. اگر دوستان و اطرافیان شما از سایتی به عنوان تفریح استفاده کنند آن سایت برای شما هم جای تفریح می‌شود و در اصل نمی‌توانید استفاده‌ی دیگری از آن ببرید. پس جدا کردن کلی سایت‌هایی با تکنولوژی و تفکر وب ۲ کاملا غلط است.

من real time بودن فرندفید را خیلی دوست دارم احساس زندگی و به روز بودن را به آدم می‌دهد. سایر سایت‌های وب دویی هم همین طور هستند یعنی مطالب مفیدی را به سرعت و آشکارا ( به قول مزیدی در روشنایی) به شما منتقل می‌کنند شما هم یا در همان لحظه از آن استفاده می‌کنید و آن را به ذهن می‌سپارید یا آن را برای همیشه فراموش می‌کنید. ضمن اینکه اگر شخصی همان لحظه در سایت نباشد نه از طریق جستجو و نه از طریق پیمایش سایت نمی‌تواند به مطلب برسد و آن مطلب برای لحظاتی بعد هرچند خاصیت بالقوه‌ی خود را دارد اما عملاً کسی دیگر به آن رجوع نمی‌کند( یا آن قدر کم است که می‌شود چشم پوشی کرد).

برای همین هم شاید ما احتیاج به یک فروم همراه با استاندارد های وب ۲ داریم نه یک سایت وب دویی که کار فروم را انجام دهد زیرا خاصیت وب ۲ سرعت و گذرایی است.

ادامه نوشته »