چند وقتی است که یک دچار یک سرگیجهی شدید شدهام؛ همه جا فیلتر است همه جا. البته همه جا که نه آنجاهایی که میتوانستی صدایت را به گوش دیگران برسانی و فریاد بزنی و عقایدت را بگویی تمام آنها فیلتر شدهاست. یعنی دیگر حق اظهار عقیده نداری، یعنی دیگر آزادی بیان نداری، یعنی دیگر چیزی به نام وب آزاد نداری. تمام سایتهای اجتماعی، اکثر سرویس دهندههای وب و به نوعی هر جایی که میتوانستی یک طورهایی اجتماع کنی و با دیگران رابطه داشته باشی فیلتر شده است. دیگر در این سرزمین هر گونه تجمع و رابطه با دیگران دسیسهی آمریکا بوده و تمام دنیا قصد جان و مال ما را دارند.
شدهایم شبیه چین که آزادی بیان در آن مرده است یا به همین زودیها میشویم شبیه کرهی شمالی که آزادی بیان که چه عرض کنم در اصل «حق داشتن» مرده است. این کشور اینترنت ندارد تنها یک سایت رسمی دارد. عکسهایش را که نگاه میکنی ناگاه یاد کشور خودت میافتی البته به تعبیری دیگر.
نگران نباشید اینجا هم به زودی شبیه کره میشود شود وقتی که قصد دارند اینترنت را از میان ما بردارند و سرمان را با یک اینترانت ملی که تنها میشود زیر نظر خودشان به سایتهای داخلی دسترسی داشت و به نوعی با زدن تیر خلاص دست ما را از این دنیا کوتاه کنند.
این وبلاگی را هم که این همه مدت رویش وقت گذاشتم و کار کردم عاقبت بدون هیچ دلیل واضح و عقلانی فیلتر شد نه این وبلاگ بلکه فید آن هم و در پی آن گوگل ریدر هم همین طور برای همین چارهای اندیشیدیم و وبلاگی دیگر را در اینجا را انداختیم که بعید نیست آن هم به همین زودی فیلتر شود. البته که ما از رو نمیرویم.
بنابراین از این پس مطالب را به صورت هم زمان در هر دو وبلاگ منتشر میکنیم. در ضمن فید وبلاگ را میتوانید از طریق این لینک هم – البته بدون مزاحمت- دنبال کنید.
به امید وبی آزاد …
با بیشتر حرفات موافقم … ( جمله ی آخرت هم خیلی خوب نبود، وبی آزاد ِ آزاد که نه ) ولی فیلترینگ ایرانو قبول ندارم باید حرف های همه شنیده شود.